سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

ابنبات خان

1390/10/18 20:52
نویسنده : مامان محمدجان
1,058 بازدید
اشتراک گذاری

باورم نمیشه!

اینقدر روزها تند و سریع از پی هم میگذرن که آدم اصلا گذر زمان رو متوجه نمیشه

انگار از همون اول همین قد و همین اندازه بودی

5 آذر که نی نیه گل دایی مهدی جون دنیا اومد و رفتیم ملاقات این جوجه طلایی

اصلا باورم نمیشد که تو هم یه زمانی همین قدو همین اندازه بودی

باورت میشه وزن تولد محمدعلی 3100 و وزن شما 2900 اما انگار تو به این ریزی نبودی

یاد و هوش ما آدما هم خنده داره ها

                                                     زیبا 

روز به روز به میزان شیرینی شما درصد قابل توجهی اضافه میشه ابنبات خان

اینروزا هر کاری که انجام میدی منو رو صدا میزنی تا نیگات کنیم

این کارت خیلی بامزه اس مثلا میری دست میندازی دور گردن محمد(پسر دایی)

میگی: ماما منم نیگات میکنم و دوباره این کار رو تکرار میکنی

دس دسی میکنی من باید نیگات کنم و لبخند بزنم

با باباجون بازی میکنی منو صدا میزنی

و...

الهی فدات شم که منو تو هیجان و شادیت سهیم میکنی

                                                    ziba

یکی دیگه از دیالوگای هر روز ما که منم عاشقشم نه گفتنه جنابعالیه

هر سوالی ازت میپرسم میگی:نهههههههههه

مامان:پلو میخوای؟

محمدجان (با یه لبخند خوشمزه):نهههههههههه

مامان:کباب میخوای؟

محمدجان(با همون حالت):نهههههههههههههه

و...

این مکالمه هروز روزی چند بار بینمون رد و بدل میشه و تبدیل به یه بازی شده

یه بازی که در عین ساده بودن هردومون رو از خنده روده بر میکنه

 از خدا میخوام که لبت همیشه خندون باشه عزیزدلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

فاطمه
18 دی 90 21:11
سلام مامانی جونی خوبیبه به چه پسمل نازیاسمش خیلی نازه
مامانی جونی با اجازتون با اسم محمد جونی لینک شدید
منتظرتونم موفق باشید بای


سلام عزیزم
ممنون به ما سر زدی
وب شما هم با افتخار لینک شد
مامان ياس
18 دی 90 21:11
سلام مامان مهربون سلام به محمد جان خوب هستيد خيلي خوشحالم كه باشما آشنا شدم الهي فداش بشم چقدرنازه واقعا خداحفظش كنه اگه دوست داري بيا به ما هم سربزن البته هنوز ني ني ندارم وخيلي غصه دارم التماس دعا


سلام عزیزم
ممنون که به خونه ی وبلاگی ما سر زدی
ایشالله نی نی فرشته ی شما هم از پیش خدا میادو خوشحالتون میکنه
مامان نفس طلایی
18 دی 90 21:31
چه ابنبات خوشمزه ای


رادین کوچولو
19 دی 90 20:58
سلام محمد جان خوبی. آفرین عزیزم نه گفتن رو از حالا تمرین کن خوبه. بوس


سلام
ممنون رادین جونم
چشمممممممممممممممممم دوست خوبم
سارا
19 دی 90 21:58
سلام عزیزم خوبی؟با یه مطلب جدید آپم و منتظر حضورت
نظر یادت نره دوسی


سلام حتما میام
سمانه
20 دی 90 11:52
ویلاگ زیبایی دارید تبریک میگم
ماشااله گلی پسریتون هم خوشگله و ناز
خیلی از نوشته هاتو خوندم بعدا هم حتمی وقت میزارم
محمدعزیزو بجام ببوس


سلام عزیزم
نظر لطفته دوست خوبم
ممنون که واسمون وقت گذاشتی
چرا ادرس وب یا ایمیل نذاشتی؟؟؟
روزمنو/خانه من/خانه تو
21 دی 90 0:58
پسر گلم خدا نگهدارت باشه
منم آرزوی مامان جونتو برات میکنم و از خدا میخوام که لبت همیشه خندون باشه


سلام
ممنون که به ما سر زدین
پس چرا ادرس وب نذاشتین؟؟؟
تینا
22 دی 90 13:53
الهی فدای نهههههههههههه گفتنات بشم خوشملم


مامان ماهان
22 دی 90 15:19
الهی قربون این آبنبات خوشمزه برم من
آفرین نه گفتن رو تمرین کن که در آینده به دردت میخوره


ای به چشمممممممممممم
مامان رها
27 دی 90 12:36
سلام عزیزم واقعا راست میگی من گاهی به روزهای اول تولد رها خانم میوفتم خاطراتش یادم میره قربون این پسر شیرین زبون بشم من رهای من هم برا هرچیزی میگه نههههههههههه راستی خانومی پرسیده بودی چه رشته ای میخونم مدیریت بازرگانی


سلام گلم
خدا حفظ کنه این کلوچه ها رو
موفق باشی دوست خوبم