سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

عزادار کوچولو!

1390/9/22 14:15
نویسنده : مامان محمدجان
1,244 بازدید
اشتراک گذاری

تو این عکس میخواستیم بریم حسینیه(هروقت لباساتو میپوشم که بریم

بیرون میزنی زیر گریه یعنی دیگه بریمممممممممممممممممممممممم)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان ماهان
22 آذر 90 14:24
عزاداریهات قبول باشه محمد جونم


میسسسسسسسسسسسسی خاله گلی

تینا
22 آذر 90 15:24
سلام دوست خوبم
ممنونم که عکس محمدجونو با لباس مشکیش گذاشتی ... خیلی ناز شده ماشالااااا



خواهش میکنم عزیزدلم
لطف داری شما

مامان تارا و باربد
22 آذر 90 17:14
سلام عزاداريهاتون قبول حق اميدوارم خدا هميشه پشت و پناهتون و همه ايام به كامتون باشه


سلام
ممنون از شما هم قبول باشه

بابايي
22 آذر 90 17:19
خدا حفظش كنه
و انشاء اله همه بچه هاي ما شيعه واقعي اهلبيت بار بيان

الهی آمین

محيا كوچولو
22 آذر 90 21:31
اين محمد نازنين هنوز به مراسم نرفته عزاداريش شروع شده! قبول باشه نازنازي


آره واقعااااااااااااااااا
ههههههههههههههههههههههههههه
مامانه میکاییل
23 آذر 90 9:51
خیلی باحاله مخصوصان دومیه ، خدا حفظش کنه


فرناز مامان رادین
23 آذر 90 13:36
الهی خاله فدات شه با اون لباسای خوشکلت.قبول باشه پسمل ناز.یادت باشه حتما سال بعد که دوباره مشکی پوشیدی و رفتی واسه عزاداری برای ما هم دعا منی باشه خاله؟


چشمممممممممم خاله جونممم
نازنین نرگس نفس مامان
23 آذر 90 15:55
خدای من ببین این بچه های کوچیک با این دلهای بزرگشون عزادارهای کوچیک محبوب شما شدن پس خدایا خودت نگهدار این گلها باش
محمد عزیزم الهی قربون شما خاله جون جیگر شدی


ممنون از دعای قشنگت مهربونمممممممممممم
خاله مصی
26 آذر 90 15:16
الهی قربونش برم . خوب این گل پسر رو زود ببرید بیرون تااشکش در نیاد
عزیزم اعزاداریت قبول باشه


اخه اَمون نمیدههههههههههههه
از همه چیز ازهمه جا
28 آذر 90 21:29
شاید عجله داشت برید زودتر حسینیه



احتمالا!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان زینب
7 دی 90 8:44
عکس بالایی خیلی قشنگههههه