سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

محرم امسال

1390/9/20 17:44
نویسنده : مامان محمدجان
693 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

دنیای زیبا

عجب ریخت و پاشیه ...هیچ چی سر جاش نیست.

نمیدونم از کجا شروع کنم اشپزخونه؟ اتاقا؟...

بعد از ده روز درست و حسابی خونه نبودن اوضاع بایدم همینجوری باشه

این چند روز خونه ی اغاجون بودیم

                                                       شکلکهای جالب آروین

تاسوعا و عاشورا خاله ها و دایی ها همگی اومده بودن

روز عاشورا ما خانوما  رفتیم خونه ی عموی من واگه خدا قبول کنه اعمال عاشورا رو

به جا آوردیم.

سالها پیش این مراسم رو اغاجون من (پدر پدرم ) برگزار میکردن که بعد از فوتشون

سالهاست که عمو این کار خیر رو انجام میدن خوشا به سعادتشون

خدا رحمت کنه بی بی جون رو امسال جاشون خیلی خالی بود. البته مطمئنم که

در تمام لحظات حضور داشتن اخه مگه میشه بانی اصلی مجلس حاضرنباشه.

                                                   شکلکهای جالب آروین

 تو این ایام مخصوصا روز عاشورا لباس مشکی خوشگلی که خاله جون واست خریده

بود رو تنت کردم.

اون روزای سخت بعد از تولدت ، که تو دستگاه مراقبت ویژه بودی مامان جون نذرکردن

بعد از بهبودیت هرسال ایام عاشورا لباس مشکی تنت کنم که خدا رو شکر هر دو تا محرمی

که پشت سر گذاشتی این نذر رو ادا کردم.

این روزا سیاه پوش حسینیه من با شنیدن نوحه های محرمی دستای کوچولوشو بلند میکنه

و به سینه میزنه.

الهی که دلت تا ابد حسینی بمونه فرشته ی معصوم من.ziba

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

بابای محمدجان
20 آذر 90 22:00
سلام همسر عزیزم
اینبار مطلب رو خیلی زیبا و خوندنی شروع کردی و تا انتها خوندنش برام لذت بخش بود.
من امشب متوجه شدم محمد خیلی کنجکاو شده و از روی دقت به اطراف توجه می کنه.
تو پست بعدی حتما دربارش صحبت میکنم.
می بوسمتون هم تو رو هم محمد رو


سلام
ممنون از نظر قشنگت بی نطیرم
اره منم متوجه کنکاش های کاشف کوچولومون شدم
دوستت دارم یه عالمههههههههههههههههههههههههههههه
مامانه میکاییل
21 آذر 90 7:42
سلام
قوربونه این عذا داره کوچولو آقا برم من ، کاش عکسشو میذاشتی با اون لباسها


سلام عزیزم
چشم عکس هم میذارم
مامان زینب
21 آذر 90 14:09
چه نذر قشنگی...قبول باشه


ممنون دوست عزیزم
تینا
21 آذر 90 15:29
سلام عزیزم
نذرتون قبول باشه عکس این گل پسرو با لباس مشکیش بذار لطفا


سلام دوست گلم
ممنون چشممممممممممممممممممممممم
سمانه مامان پارسا جون
21 آذر 90 18:24
سلام عزاداریهاتون قبول عزیزم
بوس واسه محمد جونه گل


سلام عزیزم
ممنون از شما هم قبول باشه
بوسسسسسسسس
آزاده
21 آذر 90 23:31
آمین /
نذرتون قبول ..
پس کو عکس خانومی ؟؟؟
محمدم و ببوسسسسسسسسس


سلام عزیزم
ممنون
عکس هم میزارم آزاده جون
نازنین نرگس نفس مامان
21 آذر 90 23:46
سلام یه عالمه سلام به مامانی و یه عزادار کوچولوی حسینی قبول باشه خسته نباشید ما هم دقیقا مثل شما بعد از دهه یه عالمه کار بود که از پا انداختمون
عزاداریهاتون قبول باشه


سلام عزیزدلم
از شماهم قبول باشه
شما هم خسته نباشی
کار خونه که تمومی ندارهههههههههههههه
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
21 آذر 90 23:49
سلام مامانی.قبول باشه.خیلی افسوس خوردم که من سعادت برگزاری چنین مجالسی رو ندارم.
خدا قبول کنه.
خسته ی کار خونه هم نباشی.
عکس این شازده پسر سیاه پوشو هم حتما بذارین.خیلی دلم می خواد ببینمش.بوووووووووووووووس

سلام عزیزم
همین که دلت تو این مجالسه شریکی دیگههههههه
مامانی شیما وحدیث
22 آذر 90 0:19
سلام مامانی
امیدوارم مراسماتون موردقبول ورحمت خدا قرارگرفته باش
آخه چرا عکس محمدی رو برامون نذاشتی
حتما بااون لباس مشکی خیلی ماه شده بود .
ممنون که سرزدی


سلام عزیزم
ممنون از شما هم قبول
عکس هم میزارم چشم
مامان رها
22 آذر 90 9:28
سلام عزیزم عزاداریاتون قبول باشه عزیزم لباس سیاه پوشوندی به پسرت امام حسین هم تو قیامت شفیعتون میشه


سلام خیلی جمله ات به دلم نشست دوست مهربونم ایشالله که همینطور باشه

بابا محسن
22 آذر 90 9:51
سلام به بابا و مامان مهربون - انشالله همیشه در کنار هم در اوج شادی و سلامتی ایام را بگذرونید


سلام
پمنون از دعای قشنگتون
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
22 آذر 90 11:15
عزاداریهاتون قبول باشه.
قربون عزادار کوچولو برم.


ممنون
ارتین جون رو به جای من دوتا ببوس
مامان دیانا
22 آذر 90 13:04
سلام عزیزم عزاداریهاتون قبول باشه
دلمون تنگ شده رای محمد جان عزیزم
از روی ماهش ببوس


سلام دوست گلم
ممنون ماله شما هم قبول
مامان ماهان
22 آذر 90 14:26
نذرتون قبول باشه
روی ماه محمد جونو ببوس


ممنون دوست خوبمممممممممم