سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

سرسره بازی

1391/5/11 17:48
نویسنده : مامان محمدجان
2,922 بازدید
اشتراک گذاری

پارک شاهد کرمانشاه

بند کرده بودی به این کتاب . کتاب به دست از پله میرفتی بالا و همراه با کتاب سر میخوردی پایین

آخه دانشمند هرجایی که نمیشه کتاب خوند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان هدی سادات
11 مرداد 91 18:23
سلااااااااااام:

به به...خانم... بالاخره چشممون به جمال نوشته هاتون روشن شد.
خوش اومدی...
روی ماه محمدجان رو هم ببوس...

ممنون عزیزممممممممممممم
فرناز مامان رادین
11 مرداد 91 23:26
کجایید شما کم پیدا.امروز تا نظرتونو دیدم گفتم حتما آپید.کلی حال کردم با عکسای محمد جون.مردی شده برای خودش.


سلام عزیزم بالاخره ماهم اومدیم
ممنون که بیادمون بودین
مامان نفس طلایی
12 مرداد 91 2:10
به به بازی چه خوبهه
مامان رها
12 مرداد 91 15:01
سلام عزیزم خیلی دلم براتون تنگ شده بود هزار الله اکبر محمد جون شیرین بود شیرین تر شده ببوسش مامانی حتما راستی گلم همیشه به سفر و خوشی

سلام عزیزم منم دلتنگتون بودم
ممنون که بیادمون بودی
سودابه
12 مرداد 91 19:53
سلام مامان محمد جان ممنون که به ما یر زدین
مامان گیسو جون
12 مرداد 91 20:31
سلاممممممممممم عزیزم خوبی ؟
چه عجببببببببببببببب
وای خدا جونم ماشاا... چقدر ناز شده بزرگ شده
ببوسش

سلام مامانی
ممنون که پیشمون اومدی
ملی مامان میکاییل
13 مرداد 91 8:44
عزیزممممممممم
چقدر دلم براش تنگ شده بود
خوب بچه مون اهله مطالعه اس


مرسی خاله جون
دلم ما هم یه ذره شده بود