داری واسه خودت آقایی میشی
سلام عزیزم
روزها تند و تند از پی هم میگذرن و تو بزرگ و بزرگتر میشی خیلی وقتا
کارها و حرکاتت رو که مبینم باورم نمیشه همون محمد کوچولوی مامانی
که موقع دنیا اومدنت وزنت به سه کیلو هم نمیرسی.اقا شدی گل پسریاز جمله کارهایی که خیلی واسم جالبه اینکه ارتباط کنترل
و تلویزیون رو میدونی . وقتی کنترل رو دستت میگیری اگه پشتت
به تلویزیونه حتما روبروش میشینی و چند بار کنترل رو بالا و پایین میکنی تا
به حساب خودت سرو ته نگیریش که اغلب اوقات هم سروتههههه بعدش
هم که روبه تلویزیون بالا میگیریشو دکمه ها رو فشار میدی اونوقته که من و تو در گیر میشیم اخه وسط یه فیلم جذاب یه دفعه صفحه
تلویزیون پر از خش و سیاه و سفید میشه بد ضد حالیه مامانی
جیگرطلا این روزا خیلی سرت شلوغ شده اخه مدام گوشیه تلفن دستته
اینقد از این ور و اون ور تلفن داری که گاهی اوقات با کنترل تی وی و دستتو و.... الو میگی.ههههههههههه
اره مامان دیگه تلفن و موبایل رو میشناسی میذاری دم گوشتو میگی اوووووووووووو
راستی یه اتفاق مهم داشت یادم میرفت پنجشنبه ی اون هفته رفتیم ارایشگاه زنونه و برای اولین بار موهاتو کوتاه کردی قربون
پسر صبورم برم هیچی گریه نکردی مامانی ... خانومه تو ارایشگاه میگفت
دیروز که خواسته موهای یه کوچولو رو کوتاه کنه کلی گریه کرده ...افرین به پسر شجاع و صبورماولین سلمونی رفتنت مبارک خیلی
ناز و اقا شدی نفسم به امید اون روزی که دیگه با باباجون بری آرایشگاه مردونه
عزیزدردونه عاشششششششششششقتم