سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

یه غیبت نسبتا طولانی

1390/7/9 16:29
نویسنده : مامان محمدجان
477 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی دوستای از گل بهترم بازم که با کامنت های قشنگتون ما رو

شرمنده کردین .باید به عرض برسونم یه هفته ای نتمون مشکل داشت ،

نمیدونین اون روزا چی کشیدم ، از دلتنگی داشتم دق میکردم. اخه بدجوری بهتون

وابسته شدم.

خلاصه بعد از این درو اون در زدن درست صبح روزی که عازم سفر بودیم این مشکل

رفع شد. بد ضد حالی بود. 

دیشب بعد از ١٠ روز برگشتیم خونه . در اسرع وقت میام خونه های گرم وبلاگیتون و

لطف بیکرانتون رو جبران میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

تینا
9 مهر 90 19:33
سلام ... رسیدن به خیر
مامان پارسا جون
9 مهر 90 20:19
سلام خوبید؟چه خبرا؟ گل پسر خوبه؟ ببوسش
بابایی
10 مهر 90 9:39
سلام ممنون از رد نگاه گرمتون توی وبلاگم همیشه از خوندن نوشته های شیرین شما و خاطرات محمد جان کلی انرژی می گیریم. سلامت باشید و برقرار
آزاده
10 مهر 90 10:50
نازنین نرگس نفس مامان
10 مهر 90 16:50
سلام ما منتظرتون هستیم زود زود خاطرات عزیز دردونه رو با یه عالمه عکس قشنگ بخونیم و ببینیم
نازنین نرگس نفس مامان
10 مهر 90 16:51
دلم نیومد بوس نفرستاده واسه محمدجون برم
مامان امیر علی
10 مهر 90 23:58
سلام خوش آمدید منتظر عکسهای خوشگلت هستیم.
بابایی
11 مهر 90 11:30
اینجا چرا اینجوری شده
صفحه ی اولش که میای هیچی از پست هاتون نیست ...


سلام ممنون از حضورتون
نمیدونم مشکل چی بوده ایشالله که رفع شده
مامان رها
11 مهر 90 13:11
سلام عزیزم منتظر حضورتون هستیم
مامان نسترن
11 مهر 90 15:00
سلام دوست جونم. ممنونم از همدردیت.
محمد جونو ببوس


سلام عزیزم امیدوارم که همیشه شاد باشی
مامان علیرضا
16 مهر 90 19:25
خانومی چرا اومدی قم به ما سر نزدی؟ خوشحال میشدیم
عزیز عکسای محمدم بذار تو وبلاگت دلمون آب شد.


سلام دوست خوبم ممنون از مهمون نوازیت