ضایع شدم در حد تیم ملی !!!
گُیَ ... گُیَ
دَبدَب ... دَبدَب
اینا کلمات شیرینیه که روزی صدبار تکرارشون میکنی
حالا یعنی چه؟ خدا عالمه
تلفن که زنگ میخوره با هیجان از جات پا میشی و میگی تُخ تُخ تُخ و میری سمت گوشی
هرکی تماس گرفت حتما باید باشما هم حال و احوال کنه
گوشی رو میگیری به زبون شیرین خودت یه چیزایی میگی و وسطش ذوق میکنی
الهههههههههههههی فدات شم کلوچه ی مامان
اگه بدونی دیشب چه جوری ضایع شدم؟
وسط شیر خوردن جنابعالی داشتم با صدای بلند و از ته دل
شعر بی قافیه و ردیفه ساختگی خودم رو برات میخوندم و قربون صدقه ات میرفتم
مادری و پسری تو عوالم خودمون بودیم و داشتیم دل و قلوه میدادیم
که یهو با صدای خاله فاطمه به خودم اومدم
نگو از همون اول همه جمع ساکت بودن و داشتن ما رو نیگا میکردن
دایی ، زندایی ، مامان جون ، خاله ...
از همه مهمتر آغاجون (اخه من رودربایستی خاصی با اغاجون دارم)
داشتم از خجالت آب میشدم که همه زدن زیر خنده
شعر بی در و پیکر و ساختگیم رو بعدا واست میزارم تا کلی بخندی
یادت نره عاشقتممممممممممممممممممممم گل باقالی