چه خبرا؟
شش ماه از اخرین پستی که نوشتم میگذره ...باورم نمیشه 6 ماه از گل پسرم نگفتم و
ننوشتم . این چند وقته خیلی اتفاقا افتاده مهمترینش از شیر گرقتن شما نفس طلا بود
اعتراف میکنم فکر این پروژه ی عظیم از خود پروژه سنگین تر بود اول ماه رجب (3 خرداد)
همزمان با آزاد سازی خرمشهر کلنگ این پروژه زده شد و دوره شیرخوارگی شازده پسر
به اتمام رسید
فدات بشم من که همکاری لازم با مامان و بابا رو داشتی
خداروشکر که این مرحله به خیر و خوبی پشت سر گذاشته شد ایشالله مرحله از پوشک
گرفتنت هم اینقدر راحت و بی دردسر بگذره
لغات زیادی به گنجینه واژگانت اضافه شده خیلیاشو که میشنوم دهنم از تعجب وا میمونه
تی دی = سی دی
تَدَلی = صندلی
گوگه = گربه
دَبدِها= بچه ها
آبادون = آغاجون
فعلا تا اینجا رو داشته باش بقیه اش باشه طلبت
خیلی خیلی دوستت دارمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی