گزارشی از این چند روز تعطیلی
تعطیلات عید فطر ، طبق معمول رفتیم خونه ی اغاجون. خوب بود خوش گذشت ، خاله ها و دایی هم اومدن و جمعمون جمع شد. شبها تا صبح بیدار و روزا تا لنگه ظهر خواب. تو این شب نشینیا خیلی وقتا حرفها ی تکراری میزنیم اما نمیدونم چرا هردفعه تازگی خودش رو داره و حسابی بهمون میچسبه روز پنجشنبه یه جشن مختصر واسه تولد شما گرفتیم جشن که نه بیشتر شبیه مهمونی بود با اینکه خیلی خیلی ساده برگزار شد اما خوش ، خاطره ای شد. روز یکشنبه همرا با باباجون رفتیم مرکز بهداشت و واکسن یک سالگی رو نوش جون کردی مثه همیشه صبور و مقاوم به قول بابایی یه اخ هم نگفتی ، افرین پسر شجاع . حالا بریم سراغ شیرین کاریه...
نویسنده :
مامان محمدجان
19:31